جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
سطح سوم در ماه، مثل سطح سوم انسانها نیست. مثلا اگر شما یک انسان باشید و به سطح سوم برسید، آنگاه، در 'سه دنیا' باقی می مانید، بعد روزی 'سه دنیا' نابود خواهند شد. اگر شما هیچ انرژی بهتری خلق نکنید، 'سه دنیا' نابود خواهند شد چون هنوز در سطح پایینی قرار دارند. و هنوز بهنوعی، درصدی از آن فیزیکی است، پس میتواند نابود شود. اما سطح سوم ساکنین ماه متفاوت است. آنها اینطور متولد شده اند، اینطور آفریده شده اند. پس نابود نخواهند شد. این فرق دارد. سطح سوم ِماه در محیطی متفاوت، انرژی متفاوت و فرکانس متفاوتی قرار دارد، چون خارج از دنیای ما هستند. آنها خارج از 'سه دنیا' میمانند، پس تحتتأثیر این قانون نابودی قرار نمیگیرند. ماه قابل تخریب نیست چون آنها در سیستم دیگری زندگی میکنند.برای مثال یک شهروند آمریکایی در آمریکا، یک خانه دارد، ماشینهایی دارد، گذرنامه دارد، فرزند دارد، شغل دارد و همه اینها. و یک شهروند دیگر در یک کشور دیگر، شاید در یک کشور خیلی محدود، آنها هم شاید خانه دارند، بچه دارند، ماشین هایی دارند، شغل دارند، اما بهاندازه شهروند آمریکایی آزاد نیستند. و در آن کشور ِمحدود، زندگی آنها همیشه و در هر زمانی میتواند نابود شود یا کشته یا زندانی شوند یا انواع چیزها برایشان اتفاق بیافتد و هیچکس نمیتواند به آنها کمک کند، هیچکس نمیتواند از آنها دفاع کند. اما مثلاً در آمریکا، حتی اگر شما مظنون به یک جرم باشید، اما حتی دولت به آنها یک وکیل میدهد تا ازشان دفاع کنند.اما در یک کشور با محدودیتهای شدید، شما به زندان میروید و بعد میمیرید یا نمیمیرید یا در زندان میمانید، اما هیچکس به شما اهمیتی نمیدهد. (آنجا) وکیل باید برای دولت کار کند، نه برای شما. و شما واقعاً هیچ وکیل خصوصی ندارید که بتوانید به او پول بدهید و بعد آزاد شوید. [پس] فرق دارد. دولت تصمیم خواهد گرفت که آیا شما آزاد و زنده خواهید بود یا خیر. در برخی از کشورهای محدود آنگونه است؛ آنها واقعاً قانون واضحی برای محافظت از شهروندان و نشاندادن بیگناهی آنها ندارند.حتی در آمریکا، برای مثال، برخی افراد به اشتباه متهم شده و به زندان میروند و قرار است تا آخر عمر زندانی باشند یا حتی نزدیک به مرگ باشند. اما سازمانهای غیردولتی، غیرانتفاعی ِدیگری از وکلا وجود دارند که سعی میکنند به این افراد بیگناه کمک کنند، اگر مدرکی یا اعترافی داشته باشند، یک اعتراف حقیقی از آن زندانی داشته باشند. بعد آنها سعی میکنند تمام شواهد را از طریق DNA یا از هر نوع شاهدی بهدست آورند تا زمانی که تمام شواهد کافی برای نجات آن زندانی را پیدا کنند. و بسیاری به این شکل آزاد میشوند.برای مثال، بعضی افراد در آمریکا، بهخصوص، منظورم قبلاً است، اگر شما یک فرد رنگینپوست باشید، احتمال اینکه آزاد شوید یا از شما دفاع شود، کمتر از زمانی است که یک آمریکایی سفیدپوست واقعی باشید. قبلاً در اینترنت یا مجلهای خوانده بودم. فکر کنم الان بهتر شده. و بعد از ۲۷ سال، آن سیاهپوست آمریکایی آزاد شد. و بعد دولت حتی اشتباهش را قبول کرد، میلیونها دلار به او پرداخت کرد. البته، هیچچیز نمیتواند خوشبختی او را بخرد یا هزینه بدبختی او در زندان در تمام این دههها را بپردازد. با اینوجود، حداقل، می بینید، عدالت وجود دارد. و عدالت مورد احترام است و حتی هزینه آن هم پرداخت میشود.اما در کشورهای محدود شده، آه نه، من چنین چیزهایی را نشنیدم. من فقط شنیدهام که شما فوراً به اردوگاه کار اجباری یا زندان، یا به جایی خواهید رفت و حتی آنجا، بهطرز وحشیانهای خواهید مرد. اما دولت به آن اعتراف نمیکند. حتی فقط برای پوشیدن یک روسری یا اینکه روسری شل بشود و شما متوجه نشوید، ممکن است بمیرید. ممکن است زندانی شوید، کتک بخورید و بمیرید. حتی اگر شما یک دختر جوان و آسیبپذیر باشید. یا شاید این دختر توانایی ذهنی شفافی نداشته باشد. بعضی از بچهها توانایی ذهنی خوبی ندارند و واقعاً نمیدانند چگونه خوب رفتار کنند. و بعد تمام، پلیس مخفی میآید و دستگیرتان میکند، در ماشینشان شما را کتک میزنند، بعد شما را به زندان میاندازند و بعد میمیرید. موارد زیادی شبیه به این در بعضی از کشورهای محدودشده وجود دارد.من نمیدانم آنها به چه خدایی اعتقاد دارند. من باور ندارم که خدا آنرا تأیید کند، هر خدایی باشد که به آن اعتقاد دارند. فقط باعث میشود مردم احساس انزجار کنند و نخواهند از سیستم اعتقادی شما پیروی کنند. حتی مردم ِخودتان هم بیرون آمدند برای اعتراض و این چیزها. و شما حتی آنها را، این معترضان را، کتک زدید. شما فقط هر دختری را که به نظرتان بهاندازه کافی احمق یا جوان است، میگیرید و او را هم به زندان میآورید، کتک میزنید و شاید او را هم بکُشید. نمیدانم آیا خدا هرگز شما، رهبران چنین کشورهایی را خواهد بخشید یا نه. حقیقتاً دارم به شما میگویم، شما بخشیده نمیشوید. احتمالاً برای مدت خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی طولانی، "ایان"های طولانی در جهنم بمانید.مردم دنیای بیرونی ماه، باوجود اینکه در سطح سوم هستند، اما آنها متفاوت هستند، در یک سیستم متفاوت هستند. آنها به دلایل معنوی در ماه هستند. در آنجا مزاحمت تقریباً صفر است. و آنها فقط عمیقاً، عمیقاً در درون خود هستند و به سفر معنویشان ادامه میدهند. و جنس ماه با زمین متفاوت است. آن تخریب پذیر نیست.و این مردم از قبل در سطح سوم هستند. [سطح] آنها هرگز پایین نمیآیند. اما در این دنیای فیزیکی، من حتی برخی از شاگردانم را تا سطح چهارم بالا بردم. اما بهدلیلی، ذهن دوگانه باعث میشود که آنها گاهی منفی فکر کنند یا تحت تأثیر اعضای خانواده، همسر، شوهر یا فرزندان و یا شغلشان قرار گیرند. و بعد منفی فکر میکنند و به سطح سوم سقوط کردند. آنها حداقل یک پله را از دست دادند، از سطح چهارمی به سطح سومی تبدیل شدند. آن خیلی زیاد است. خیلی طول میکشد تا دوباره بالا بروند. دشوار است. پس، تفاوت را متوجه شوید. و آنها بعداً به سطح چهارم خواهند رسید، حتی اگر مدت خیلی خیلی خیلی خیلی طولانی، هزاران سال یا چنین چیزی طول بکشد.چون ماه پایدارتر است و همچنین درون ماه، در درون ماه، مردم در سطح چهارم هستند. پس آنهم کمک میکند که انرژی به سطح بیرونی ماه برسد و آن هم به آنها کمک زیادی میکند. بنابراین، اگر مردم این سیاره، ماه را خیلی دوست داشته باشند و خوب تمرین معنوی کنند، بگونه ای به دلیلی، اجر کافی داشته باشند و به همان سطح، همان فرکانس مردم ماه برسند، آنها میتوانند بیایند و شما را به آنجا ببرند. اما هیچ کس دیگری نمیتواند به آنجا برود. حتی با یک بدن آسترال نمیتوانید به ماه سفر کنید. آیا میتوانند؟ بگذارید بپرسم، بگذارید بپرسم. اوه نه، نه، آنها نمیتوانند.حتی اگر شما، مثلا یک انسان، از بدن آسترال برای رفتن به ماه و بازدید از آن استفاده کنید، قادر به ورود نخواهید بود، چون سیستم آنجا از نظر معنوی هم شما را اسکن میکند. نه فقط هویت فیزیکی، بلکه هاله. آنها شما را بواسطه هالهتان، بواسطه انرژی معنویتان، فرکانس معنویتان اسکن خواهند کرد. پس، شما نمیتوانید آنجا بروید اگر فرکانس ِتان با مردمان ماه، مطابقت نداشته باشد، همان فرکانس نباشد، چه با مردم داخل یا بیرون ماه.میگویم "بیرون" ِماه، اما همه آنها سیستم خودشان را دارند. آن یک دنیا است، به آن شکلی که ما می بینیم نیست. چه بیرون ماه یا درون ماه، آنها یک دنیایی دارند. دنیای داخل ماه، یک دنیای فیزیکی است. شما میتوانید آنها را ببینید، آنها مثل انسانها هستند، اما آنها زیباترند. و باوجوداینکه، دنیای بیرون را نمیتوانید ببینید، چون آن یک دنیای متفاوت است، یک فرکانس متفاوت است، پس نامرئی است، ولی با اینحال همه آنها در درون دنیا دارند، و هیچکس نمیتواند بدون اجازه یا دعوت از مردمان ماه یا خورشید، به آنجا وارد شود. پس تلاش نکنید.خب، ما درباره ماه صحبت کردیم. همچنین میخواهم کمی دربارۀ ماه توضیح دهم. وقتی گفتم مردمان ماه از "دنیای صلح" آمده اند، منظورم آن نوع دنیاهایی نیست مثل آن دنیاهایی که ما در سیاره خودمان داریم، مثلاً "دنیای مردم صلح" یا "دنیای بر هم زننده صلح" -از این نوع دنیاها نیست- بلکه منظورم دنیایی است، مثل دنیای ِسیاره ما. پس، مردم ماه در اصل از سیارهای دوردست آمدهاند. و چون آنها مشکل 'جنگ ِمیان ِکهکشانی' از سوی همسایه های متجاوز داشتند، پس آن سیاره را ترک کردند و به ماه رفتند. فقط میخواهم شما بدانید که آن یک نژاد عالی بود، نه اینکه فقط از یک گوشه کوچک از یک سیاره باشند، بلکه از خود یک سیاره آمده اند.سیارهای که مردم ماه از آن آمدهاند، مثل سیاره ما بود، و افرادی روی آن زندگی میکردند شبیه انسانها. اما آنها در سطح بهتری از آگاهی، یعنی سطح چهارم هستند. همانطورکه به شما گفتم، سطح چهارم، بر اساس طبقه بندی ۵ سطح آگاهی که از زمین ِما تا سطح پنجم، یا بُعد پنجم ِ فرکانس معنوی را تشکیل میدهند. پس آنها در [سطح] چهارم هستند. خب این درباره افرادی که درون ماه زندگی میکنند. و افرادی که روی ماه هستند هنوز در سطح سوم هستند، اما از نظر معنوی خیلی قوی هستند، نه مثل انسانهایی که تمرین معنوی میکنند و به سطح سوم میرسند. فرکانس مشابه است، فقط از نظر کیفیت ذاتی با هم متفاوتند. مردم ماه که خارج از سطح ماه زندگی میکنند، با چشم انسان دیده نمیشوند. آنها میتوانند آنجا زندگی کنند.Photo Caption: محدوده ِامن ِواقعی در آغوش خداوند است