پیش‌گویی قسمت ۳۷۵ – عشق واقعی را با منجی بیدار کنید تا بلایا از بین بروند

من [یشوعا] اختیار آن را دارم که تقاضای تمدید مهلتی دیگر کنم. و مدافع شما، به برکت آن فیضی که با بهای خونم بر صلیب به ارمغان آوردم، از بارگاه [عدالت الهی] مهلتی دیگر می‌طلبد."

در دو قسمت گذشته، مکاشفه‌ای از دادگاه بهشتی که 'دکتر موریس اسکلار' در ۲۰۱۸ داشت، با شما در میان گذاشتیم. در آن مکاشفه، فرشتگان او را فراخواندند تا شاهد محاکمه‌ای مهم دربهشت درباره‌ زمان وقوع دوران مصیبت بر زمین باشد. در برابر خدای قادر مطلق، ۱۲ قاضی و سایر شاهدان، شیطان تلاش کرد سلطنت خود را ادعا کند، اما با دفاع قدرتمندی از سوی «وکیل» – حضرت عیسی مسیح (گیاهخوار) مواجه شد. ایشان استدلال کرد که بشریت باید تمدیدی از رحمت داشته باشد.

ممکنست بپرسید چرا لازم است انسانها در بهشت "وکیل" یا "سخنگو" داشته باشند. استاد اعظم چینگ‌های عزیزمان (وگان) در سال ۲۰۱۲ علت را توضیح دادند.

بهشت مثل انسان‌ها فکر نمی‌کند. موجودات بهشتی متفاوت فکر می‌کنند. آنها نیز باید بر اساس قانون کارما عمل کنند، باید با پادشاه کارما موافق باشند. و بویژه بهشت پایین، از نظر ارتباط با پادشاه کارما خیلی خوب عمل می‌کند. لذا انسانها به یک سخنگوی قوی نیاز دارند، تا در مورد این چیزها بحث کند، و به آنها بگوید که جهان انسانها با جهان بهشت فرق دارد. [در] جهان بهشت، همه چیز آسان است، ساده، آماده و راحت، راحت است که از نظر اخلاقی درست باشیم، راحت است که زندگی شریفی داشته باشیم. اما زندگی انسانی مشکل است. فلان مشکل، فلان دردسر، فلان مانع و غیره را دارد.

و من برای انسانها همان سخنگو هستم. حالا متوجه شدید؟ بسیارخب. [...] مثل یک وکیل برای نجات دادن جان موکل‌اش با دادستان،در مورد قانون کشور بحث می‌کند، من مانند وکیل شما هستم. وکیل بشریت. چون من هم اینجا هستم. من هم در فرم انسانی هستم. من هم مثل شما رنج می‌کشم. من رنج شما را دیدم، و همان رنج را کشیدم، به طور مشابه، البته در موقعیتهای مختلف، اما من بهتر از بهشت، انسانها را درک میکنم.

همان‌طور که 'دکتر اسکلار' شاهد بود، حضرت عیسی مسیح در بهشت به‌عنوان وکیل بشریت عمل کرده و برای بخشش و رحمت بیشتر دفاع می‌کند. بسیاری از اعضای انجمن ما در مکاشفه‌های درونی‌شان دیده‌اند که استاد اعظم چینگ‌های، تجسم منجی است.

وقتی استاد به ما ذکر "نامهای مقدس" را یاد دادند، من در حالی که به استاد نگاه می‌کردم، آنها را ذکر می‌کردم. بعد دیدم که صورت استاد به جای صورت استاد تبدیل به صورت ]حضرت] عیسی شده است.

استاد عزیز، در یک مکاشفه درونی در حین مدیتیشن کوان یین، دیدم که شما حضرت عیسی هستید که در این دوران بازگشته‌اید - تناسخ استاد و عیسی در یک نیرو متحد شدند و به آسمان‌های بسیار بلند اوج گرفتند [...].

و غیره....

ژوئیهٔ ۲۰۲۴، نیز استاد اعظم چینگ‌های در سوپریم مستر تلویزیون هویت واقعی‌شان را تأیید کردند.

من همان "مایتریا بودا" هستم که شما منتظرش بوده‌اید. همچنین، من عیسی هستم یا همان مسیحی که در انتظارش هستید. این را یک‌بار برای همیشه می‌گویم. خداوند می‌خواهد که آنرا به شما بگویم!

ما واقعاً خوشبختیم که چنین وکیل قدرتمندی در بهشت داریم، که بخشش و رحمت بیشتری شامل حال بشر شده، با وجود گناهان سنگینی که انسان‌ها در برابر قانون بهشت مرتکب شده‌اند. هر چند پیروزی در این پرونده، بدون پرداخت بها از سوی 'پسر خدا' به دست نیامد. دکتر 'موریس اسکلار' طومار غیرمعمولی را مشاهده کرد که حضرت عیسی مسیح در دادگاه به قضات ارائه داد.

"من [یشوعا]، به اقتدار دعاها و شفاعت 'عروس'، که در این طومار ثبت شده است." طومار را به 'پدر' سپرد و نسخه‌ای دیگر از آن را بر میز دادستانی شیطان گذاشت. "من اختیار دارم که درخواست تمدید مهلت دیگری بدهم. وکیل مدافع از دادگاه، تقاضای تمدید مهلت دیگری را دارد، به واسطه رحمتی که با خونم بر روی صلیب خریدم. همچنین، از دادگاه درخواست می‌کنم که به طومارهای تدابیر پنهانی که پیش از خلقت کره زمین، درباره 'اسرار برداشت آخرین روزها' نوشته شده‌، بنگرد."

شیطان از این‌ها هیچ آگاهی ندارد، چون هرگز بر او آشکار نشده‌اند. در آنجا، همان‌گونه که در مکاشفهٔ پنهان متن مقدس هم آمده، نوشته شده که 'مصیبتِ' آغازگر 'عصر پادشاهی' باید تنها پس از آن آغاز شود که 'همه عروسانم'، آنان که برای 'حیات جاودان' مقرر شده‌اند، نجات یافته و به شناخت حقیقت رسیده باشند.

سپس، سکوتی حکم‌فرما شد. هیچ‌کس حرکتی نکرد. قاضیان بر جایگاه‌شان مشغول بررسی طومار بودند. به نحوی، آن طومار به ۱۳ طومار تبدیل شده بود. تمام قاضیان، از جمله 'پدر'، طومار را خواندند. من توانستم نگاهی به نوشته بیندازم. با رنگ قرمز نوشته شده بود! با خون یشوعا نوشته شده بود!

فرشته نگارش وقایع که آنجا بود و به من در نوشتن کمک می‌کرد، این را به من گفت. بطرز شگفت‌انگیزی وقتی دربارهٔ این مینوشتم، جوهری که از قلمم بیرون می‌آمد، به رنگ سرخ خون شد؛ که خون ایشان بود، همچنین در کل مدت شرح آن در گزارش دادگاه قرمز ماند. بعد دوباره به جوهر سیاه تبدیل شد.

این مکاشفه نشان می‌دهد که خونی که از حضرت عیسی مسیح ریخته، زمان بیشتری برای بشر خریده است. این همان بهایی است که استاد در قید حیات بر زمین برای نجات بشریت تا کنون پرداخته است. "یشوعای زمان ما" نه تنها ۲ هزار سال پیش، صلیب سنگین را بر دوش کشید و خود را قربانی کرد، بلکه در دوران حاضر هم چنین کرده است. اعضای انجمن بین‌المللی استاد اعظم چینگ های (همگی وگان) اغلب مکاشفه‌هایی دربارهٔ فداکاری مداوم استاد اعظم چینگ‌های، برای بشریت دارند.

[...] یکبار دیدم که استاد دست در پیراهنشان کردند و روی پهلویشان دست کشیدند که به شدت زخمی شده بود و دستشان را که بیرون آوردند بر روی آن، پر از خون بود که در مبارزه با کارمای دنیا ایجاد شده بود. ولی ایشان اصلا به دردشان توجهی نمی‌کردند. [...]

می خواهم یک تجربه درونی که در حین تمرین مدیتیشن کوان یین که اواسط جولای ۲۰۲۵ داشتم را با استاد به اشتراک بگذارم. استاد را دیدم که لباس سفیدی بر تن داشتند و در هوا ایستاده‌اند. دست‌هایتان را باز کرده بودید، زمین را در آغوش گرفته بودید، انگار در حال محافظت و سپر قرار دادن زمین در برابر طوفان‌های خورشیدی بودید. موج‌های طوفان خورشیدی به سمت زمین شلیک می‌شد، از لباس شما عبور می‌کرد و سوراخ‌های بزرگی ایجاد می‌کرد، در حالیکه شما تمام تلاش خود را برای مسدود کردن آنها می‌کردید.

سال ۲۰۲۲ بود زمین در وضعیتی خیلی بحرانی و در آستانهٔ انفجار قرار داشت. در ۲۲ ژوئیه آن سال، در حالت مدیتیشن، وجودهای سماوی بسیاری را دیدم که لباس سیاه بر تن داشتند و برای شرکت در مراسم تشییع زمین آمده‌اند. آنان با هم سرودهای سوگ می‌خواندند؛ دل شنوندگان از اندوه لبریز بود.

با آواز مرثیه، گل‌های 'اودومبارا سفید' فرو ‌ریختند و برای استاد ـ عیسی، سوگواری می‌کردند. استاد در قالب استادان روشن‌ضمیر همه دوران‌ها حلول یافته بودند و خون گران‌بهایشان را ریختند تا گناهان مردم آن عصر را پاک کنند و بقای زمین را تضمین نمایند. هر چند کشتار پایان نیافته است و آینده زمین هنوز تیره و تار است و بی‌شمار برکات عملاً بی‌ثمر شده‌اند! از این رو، در این روز، کیهان مراسم سوگواری برای درگذشت نابهنگام زمین برگزار می‌کرد.

انبوهی از وجودهای کیهانی آکنده از اندوه، آرام در برابر معبدی باشکوه و شبیه کلیسا فرود آمدند و به نوبت وارد شدند. چنین مراسم تدفین باشکوهی در کیهان نادر است. ناقوس‌های بهشت به صدا درآمده بودند، "دَنگ! دَنگ! دَنگ!" حضرت عیسی ظاهر شدند، تاجی از خار بر سر داشتند و پاهای برهنه‌شان به خون آغشته بود. با سری خمیده، صلیبی عظیم بر دوش می‌کشیدند و غمگین و خاموش به سوی معبد گام برمی‌داشتند. این صحنه گویی آن لحظهٔ دردناک ۲ هزار سال پیش بود. […]

استاد- عیسی، بار دیگر صلیب عظیم را بر دوش گرفته و به کندی از میان معبد مقدس گذر می‌کردند. رد پاهای خونین مانده بر زمین، قلب همهٔ حاضران را بدرد می آورد و نفس‌ها را در سینه حبس بود. سرانجام، با تلاشی عظیم، خود را به تخت در جلوی معبد رسانیدند. استاد- عیسی دستانشان را گشودند، صلیب عظیم را کوچک کردند و آن را به دو زنجیر بدل نمودند، یکی را به گردن و دیگری را بر پیشانی انداختند. استاد- عیسی با وقار به وجودهای کیهانی که برای عزاداری زمین آمده بودند نگریست و ناگهان فریادی جان‌سوز و دلخراش سر دادند! سکوتی سنگین فرا برقرار شد.

سپس، مغلوب از اندوه، استاد بر تخت فرو افتادند! همه به یکدیگر خیره شده بودند؛ هیچکس جرئت نزدیک شدن نداشت. نمی‌دانستم شجاعت را از کجا آوردم، اما از میان جمعیت در پشت معبد گذشتم و به ‌سوی استاد دویدم. پای استاد را ماساژ دادم، بدنشان را با روغن شفابخش الهی تدهین کردم و کمکشان کردم تا حد ممکن صاف بنشینند. به ایشان 'آب حیات' پاشیدم و بالای لبشان را ماساژ دادم. به ‌آرامی استاد به هوش آمدند. به‌ آرامی استاد به هوش آمدند. اما ‌استاد-عیسی از باز کردن چشمانشان امتناع کردند و اشک از چهره‌شان جاری بود. با حوله‌ای سفید، اشک‌های استاد که در آستانه مرگ بود و از ترک فرزندان زمین اکراه داشتند را پاک کردم.

ناگهان، به دلیلی نامعلوم، آثار میخ ها بر پاهای عیسی در زمان مصلوب شدن، بر پای استاد پدیدار شد. دیدم خون مقدس از دو زخم در حال فوران است. به سرعت دو تشت بزرگ پدید آوردم تا خون را جمع کنم، اما بلافاصله پر شدند. وحشت زده، نمی‌دانستم چه کار کنم. خون گرانبها را با جرعه‌های بزرگ نوشیدم و بعد دو تشت خالی را دوباره پای استاد گذاشتم تا خون جمع شود. بیش از حد و خیلی سریع نوشیده بودم، پس ناخواسته آن را پاشیدم. خون مقدس بر ردای سفید استاد پاشیده شد! در همان لحظه، جای میخ‌ها بر دستان استاد- عیسی هم شروع به تراوش خون کرد. من دوباره به سرعت دو تشت حاضر کردم تا خون مقدس را از دستان استاد جمع کنم. آنها هم به زودی پر شدند. احساس کردم خون گرانبهای استاد تقریباً به طور کامل تخلیه شده است! با احترام، این تشت‌های خون گرانبهای عیسی را که برای همه موجودات زنده ریخته شده بود، در جلوی معبد قرار دادم. بی‌اختیار استاد- عیسی را در آغوش گرفتم و او را مقابل تخت مقدس به حالت دراز کشیده قرار دادم، گویی که بر روی قربانگاه خوابیده است. تنها در آن لحظه فهمیدم که این یک تدبیر عمدی از سوی استاد- عیسی بود تا دوباره خون خویش را برای زمین قربانی کنند.

و غیره...

به روش‌های گوناگون فراتر از تصور، استاد اعظم چینگ ‌های، تجسّم حضرت عیسی مسیح، رنج‌های عظیم کارمایی را تحمل کرده‌اند تا از درد و آسیبی که در آخرالزمان به انسان‌ها می‌رسد بکاهند.

در مواقع نادر، استاد اجازه داده‌اند تا از بخش‌هایی از آسیبهای جسمی‌ای که برای متوقف کردن جنگ‌ها آسیب‌های جسمی‌ای که برای متوقف کردن جنگ‌ها تحمل می‌کنند، آگاه شویم. در پیامی اخیر، ایشان فاش کردند که پادشاه صلح و پادشاه پیروزی به دیدارشان آمدند و قدردانی کردند برای کارهایی که برای برقراری صلح در سوریه و دیگر مکان‌ها انجام داده‌اند.

آنها بسیار محترمانه رفتار کردند و از رسیدن به چنین نتیجه‌ای خیلی خیلی خوشحال بودند. خب، این باعث خوشحالی من هم شد، باوجود اینکه بدن فیزیکی‌ام نشانه‌هایی از کارما، گلوله و ساچمه را نشان می‌داد. [...]

آن فیزیکی نیست، اما اگر برای [کالبد] آسترالی خیلی زیاد باشد، حتی روی بدنِ فیزیکی هم ظاهر می‌شود. آن ورم‌کردگی‌ها خونریزی نمی‌کنند یا چنین چیزی بلکه طوری به‌نظر می‌رسند که مثلا تصور کنید که انگار گلوله از بدن رد شود و سر آن بیرون بزند، سر آن از داخل، زیر پوست گیر کرده باشد، سر آن از داخل، زیر پوست گیر کرده باشد، اما خونریزی ندارد. معمولا نباید این‌طور نشان دهد، چون کالبد آسترالی می‌تواند به آن رسیدگی کند چون کالبد آسترالی می‌تواند به آن رسیدگی کند تا زمانی‌که شفا پیدا کند، اما این گاهی بیش از حد است، پس ممکن است نشانه‌هایی روی بدن فیزیکی ظاهر شوند. اما حال من خوب است. این درد نسبت به برخی دیگر هنوز قابل تحمل است. فقط‌ دارم به شما این چیزها را می‌گویم. چون گاهی خدا اجازه می‌دهد که شما بدانید در شغلم چه کارهایی می‌کنم، شغل بدون حقوق، اما اگر خداوند اجازه ندهد به شما نمی‌گویم.

هر لحظه از آرامش، امنیت و خوشبختی که انسان‌ها تا به امروز از آن بهره‌مند شده‌اند، از طریق فداکاری‌های استادِ درقید حیات این زمان به دست آمده است. کلام نمی‌توانند سپاس و قدردانی ما را نسبت به استاد اعظمِ چینگ‌ های محبوبترین، بیان کنند برای تحمل رنج‌های غیرقابل تصور بخاطر بشریت. از 'دکتر موریس اسکلار' سپاسگزاریم که مکاشفه خارق‌العاده‌اش از دادگاه بهشتی را با ثبت صادقانه به اشتراک گذاشتند تا بدانیم کار حضرت عیسی مسیح برای انسانیت در قلمروهای بالاتر چیست.

حالا زمان آن است که انسان‌ها بالغ شوند و موجوداتی مسئول شوند که به قانون خدا احترام گذاشته و آن را پاس می‌دارند و نسبت به تمام مخلوقاتش باشفقت باشند، همانطوری که خداوند آنرا او میخواسته. باشد که حضرت عیسی مسیح در زمان ما دیگر رنج نکشد، بلکه از پیشرفت و بیداری معنوی بشریت شادمان گردد.