جستجو
فارسی
عنوان
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • polski
  • italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • Others
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

برای جهانی بهتر، با بهشت هماهنگ شوید، قسمت ۲ از ۳

2021-02-23
Lecture Language:English
جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

بهشت ها میخواهند کمک کنند، اما باید شرایط کمک کردن فراهم باشد. ما آن شرایط را نمی سازیم. ما قدرت این را داریم که هر شرایطی را در همسویی با بهشت ها ایجاد کنیم. ( بله، استاد. ) و بعد میتوانیم با بهشت هماهنگ شویم تا جهان را به جای بهتری تبدیل کنیم. که حتی مانند یک بهشت بر روی زمین باشد.

لطفا سئوالات تان را بپرسید. اگر آن را داشته باشید. ( بله، استاد. در سخنرانی با عنوان "عشق 'تیم کو تو' پیروز خواهد شد، قسمت ۳ از ۹"، در ۱۰ ژوئن سال ۲۰۲۰، استاد پیام 'خدای، استادیان' را به اشتراک گذاشتند: در آن آمده است، "حدود بیش از سه میلیارد نفر مبتلا می شوند. و میلیون ها نفر خواهند مرد، حدود ۴.۲ میلیون نفر." ) بله.

( استاد، آیا به روزرسانی یا پیام های دیگری از طرف "خدای قربانیان" هست که استاد بتوانند با ما در میان بگذارند، خصوصاً اکنون با وجود چندین نوع مختلف کووید - ۱۹ که در سطح جهانی در حال پخش هستند؟ ) نه، از آنها نپرسیدم. من اخیراً کنفرانسی نداشتم، زیرا مشغول اسباب کشی بوده ام (بله، استاد.) و با مسائل زیادی روبرو هستم. اسباب کشی مورد علاقه من نیست. (بله.) این واقعاً نیروی مرا خیلی می گیرد و وقتی در مکان های جدید هستم، باید چیزها را دوباره مرتب و جابجا نمایم، سعی کنم وسائل را پیدا کنم و آنها را سامان دهم و مرتب نمایم. تنها بودن برای من خیلی آسان نیست. بله. (بله، استاد.) من نپرسیدم، اما در اخبار نگاه کردم؛ خبر واقعاً خوبی وجود ندارد. آیا هست؟ (نه، استاد.) و حتی اگر آنها بیشتر بمیرند، همیشه این فرصت را ندارند که واقعیت را بدانند. (بله.)

به عنوان مثال، اخیراً، اگر در اخبار بخوانید، آمده است که مثلاً در شهر نیویورک، افراد خانه های سالمندان، فرماندار نیویورک، همه واقعیت ها را بیان نکرده است. اخیراً توسط دادستان کل کشور مجبور شدند. بنابراین دستیار مسائل پزشکی فرماندار مجبور شد واقعیت را بگوید. تقریباً ۱۳ هزار (وای.) سالمند در خانه های سالمندان مردند (آه.) بخاطر کووید – ۱۹. زیرا مردم را به آنجا بردند و آنها را نیز مبتلا کردند. چون در ابتدا نمی خواستند آنها را به بیمارستان ببرند. آنها می ترسیدند و بنابراین همه آنها را به خانه سالمندان بردند (بله، استاد.) و بعد افراد مسن را که در آنجا زندگی می کردند مبتلا کردند.

می دانید خانه سالمندان. (بله، استاد.) آنها آن را یا خانه سالمندان یا خانه افراد سالمندان می نامند. دوازده هزار و هفتصد و خرده ای. شما آنرا بخوانید؛ آن را خواهید دانست. همین اواخر این خبر بیرون آمد. و آنها تعداد افراد را هم خبر دادند، بسیاری از چیزهای دیگر هم آشکار شد، مانند فساد اداری و بسیاری از واقعیت های پوشیده شده که همگی برملا شدند. خیلی غم انگیز است. (بله، استاد.) آنها به سالمندان اهمیتی نمی دهند. فکر می کنند افراد مسن، به هر حال به زودی می میرند، بنابراین فقط همه افراد را در آنجا گذاشتند و بعد [سالمندان] مردند. سیزده هزار. تقریباً ۱۳۰۰۰ نفر. باورتان میشود؟ بله و چه کسی می داند آیا تعداد دیگری نیز هستند که گزارش نشده اند یا عمداً حذف یا فراموش شده اند. (بله، استاد.) بله. این فقط، فقط در یک گوشه کوچک آمریکا، اعداد و تعداد را به این شکل پنهان کرده اند. آنها شاید قبل از این، فقط تعداد بسیار کمی را گفته بودند. اما آنها نگفتند که تقریباً ۱۳ هزار نفر جان خود را از دست دادند. (بله، استاد.) این مورد، در آغاز بوده و در حال حاضر تعداد بیشتر هستند، چه کسی می داند. پس در گوشه و کنار جهان، مردم می میرند و می میرند و می میرند. هیچکس حتی آنها را نمی شمارد. هیچکس حتی گزارش نمی دهد. هیچکس حتی اهمیتی نمی دهد.

در تلویزیون می بینید که یک زمین بزرگ، پرچم های کوچک سفیدی دارد. (بله، استاد.) یک پرچم نماد یک قبر است. [زیرا] برای دفن عجله داشتند. کل آن زمین اینطور است، پر از پرچم های سفید کوچک. آنها وقتی برای ساختن سنگ قبر ندارند. برای قبر، برای افراد مرده. زمانی نبوده، آنها فقط پرچمهای سفید میگذارند و صدها هزار یا ده ها هزار چاله حفر میکنند که در آنجا آماده هستند. بسیاری از کشورها اینگونه هستند. و حتی نمی توانند مردم را در بیمارستان ببینند. باید آنها را در پارکینگ یا با ماشین آمبولانس صلیب سرخ یا هر جوری دیگر ببینند. (بله، استاد.) یا در بیمارستان موقت که ساختاری ساده، پلاستیکی، چادر مانند است، چیزی شبیه به آن. آن هم در زمستان. (بله، استاد.) و نه زمستان شما، زمستان انگلیس، زمستان ایرلند. (بله، استاد.) سرد، نمناک، غم انگیز. و افرادی که از قبل بیمار و در حال مرگ هستند و مجبورند همه این شرایط را تحمل کنند.

آنها تازه خوش شانس هستند که پذیرفته میشوند. حتی تا زمانی که علائم بیماری نداشته باشند یا واقعاً در معرض مرگ نباشد، بعضی ها پذیرفته نمی شوند. به بقیه فقط می گویند، "در خانه بمانید. آسپرین بخورید"، یا هر داروی دیگر که باشد. آه خدای من. تازه در مورد کشورهایی صحبت نمیکنیم که آسپرین یا داروی مالاریا ندارند. (بله، استاد.) اصلاً چیزی ندارند. و برای رفتن به بیمارستان باید ده ها یا صدها مایل را طی کنید. حتی هیچ ماشینی ندارند. و حتی آن وقت هم، پاندمی به آنها میرسد و افراد می میرند و هیچکس اهمیتی نمی دهد و هیچکس نمی تواند تعداد آنها را بشمارد. هیچکس حتی اهمیت نمیدهد؛ امروزه با تعداد بسیار زیاد بیماران، آنها دیگر وقتی ندارند.

در همه جای دنیا است. الان حتی در قطب جنوب هم هست. آنرا خواندید؟ (بله.) (بله، استاد.) بله، بله. حتی افراد در قطب جنوب که برای تحقیق به آنجا رفته بودند، کووید - ۱۹ گرفتند. چطور؟ (وای.) متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) و تایوان (فورموسا) به مدت هشت ماه، نه ماه، موردی نداشت و اکنون ناگهان گروهی در بیمارستان مبتلا شدند. و پزشکان هنوز نمی دانند که چگونه این بیماران که اولین ها هستند، به آن مبتلا شدند؛ آنها اولین زوجی بودند که آنرا گرفتند و بعد آنها گروه دیگری را مبتلا کرده اند. و پزشکان هنوز نمی دانند که چگونه به آن مبتلا شدند.

اما من به شما گفته ام، قبلاً به شما هشدار داده ام که هنگام بیرون رفتن همیشه باید مراقب باشید. (بله، استاد.) اگر مجبورید بیرون بروید. اگر مجبور نیستید، فعلا فقط در خانه بمانید. همه شما در گروه با هم بمانید، بیرون نروید. چون هرگز نمی دانید وقتی بیرون هستید چه بیماری می گیرید. (بله، استاد.) دولت تایوان (فورموسا) نیز می بایست بیماران بیمارستان را، ۵۰۰۰ نفر را در داخل بیمارستان قرنطینه کند. (بله، استاد.) (وای.) چه افراد بیمار باشند یا بیمار نباشند. دکتر و پرستار و همه قرنطینه شدند. (بله، استاد.) این یک بیمارستان بزرگ است و معمولا برای هشت، نه ماه هیچ موردی نبود. و تایوان (فورموسا) به عنوان کشور شماره یک در درمان و امکانات پزشکی، حتی در جهان شناخته شده است. آنها به این بسیار افتخار می کنند. خب، اگر من تایوانی (فورموسایی) باشم نیز به آن افتخار می کنم. (بله، استاد.) بله. در مقایسه با سایر کشورها مانند حتی انگلیس، آمریکا، آمریکای جنوبی یا فرانسه، اروپا، همه کشورها که با هم مقایسه شدند، آنها شماره یک هستند. چه باور کنید یا نه؟ آنها هشت ماه، نه ماه [بیماری را] تحت کنترل داشتند، هیچ اتفاقی نیفتاد و سپس ناگهان، اینطور شد! در بیمارستان به این طریق اتفاق افتاد. البته هنوز هم قابل کنترل است، اما این برای آنها یک سورپرایز بود (بله، استاد.) که می بایست ۵۰۰۰ نفر را در آن محل در آنجا قرنطینه میکردند. و هنوز هم شاید افراد در تماس را کنترل می کنند، بله.

قبلا بارها به شما گفتم، حداقل دو بار به شما گفتم، که افرادی هستند که علائم بیماری ندارند. حتی باوجودیکه آنها حامل ویروس کووید ۱۹ هستند، اما شما متوجه نمیشوید. آنها هم نمیدانند چون هیچ علائمی ندارند. ویروس به سیستم آنها حمله نمیکند، به بدن آنها حمله نمیکند. اما آنها ناقل آن هستند و میتوانند تا ۷۰ روز آنرا منتقل کنند. و آنرا به اطراف می برند. تصور کنید آنها میتوانند چه تعداد افراد را مبتلا کنند، (بله، استاد.) آن هم به مدت ۷۰ روز.

پس این مورد، در بیمارستان هم مانند آن است. خب، من حدس می زنم، فکر میکنم، از آنچه می دانم [میگویم]، خب؟ (بله، استاد.) البته نمی توانم آن را ثابت کنم، وضعیت اینطور است که برخی از افراد درگیر در این پاندمی، تازه کشف کردند که آنها دارای وضعیتی بدون علائم هستند. (بله، استاد.) پس، [این دو نفر] به بیمارستان رفتند، هیچ مسئله ای نداشتند، بیمار به نظر نمیرسیدند، بیمار نبودند، برای مدت طولانی احساس بیماری نکرده بودند، پس فکر کردند که حالشان خوب است. معمولا، دولت دو سه هفته شما را قرنطینه می کند، وقتی حال تان خوب شد، آنوقت میتوانید بیرون بیایید. اما این افراد، افراد معمولی بودند، خودشان را قرنطینه نکردند و حتی در آن صورت، زندگی خود را برای ماهها یا شاید هفته ها ادامه می دهند، بدون مشکلی. (بله، استاد.) بعد آنها به بیمارستان رفتند، آنوقت علائم آنها آشکار شد. معمولا، بعد از مبتلا شدن، بدن افراد از بین نمیرود یا بیمار نمی شوند، تا اینکه زمانی میگذرد. بنابراین ممکن است این زوج که ویروس داشتند، علائمی نشان نداده باشند تا وقتی که برای سه روز در بیمارستان بودند و بعد علائم ظاهر شدند و آنها دیگران را مبتلا کردند. مسئله این است، زیرا آنها ممکن است در جایی دیگر مبتلا شده باشند. و آنها حتی نمی دانستند که مبتلا هستند و وقتی به بیمارستان رفتند، وقت شان به اتمام رسیده بود، پس علائم ظاهر شدند. (بله، استاد.) و بعد دیگر خیلی دیر بود. و به این شکل اتفاق می افتد.

بنابراین، میگویم که شما هرگز نمیتوانید کاملا مورد محافظت باشید. از خودتان محافظت کنید. به توصیه های دولت گوش دهید و به نصیحت های من گوش کنید درباره اینکه چطور از خودتان هنگام بیرون رفتن و بازگشتن به خانه، مراقبت کنید. (بله، استاد.) من دائم درباره آن صحبت میکنم، شاید حوصله تان سر برود. استاد دائم از چیزهای یکسانی صحبت میکند. اما من نمیتوانم به قدر کافی تأکید کنم. الان آن را میدانید. الان میدانید. (بله، استاد.) بخصوص درباره این گونه ی جدید. این از آفریقای جنوبی و انگلستان آمده. حالا در همه جای دیگر هم هست، تا کنون به خیلی جاهای دنیا رسیده. این گونه ها. ما نمیدانیم که چطور به آنجا رسیده اند، ولی رسیده اند. یا شاید این ویروس خودش جهش یافته میشود. (بله، استاد.) بخاطر همین حتی مثلا دولت انگلستان، بیلبورد هایی در همه جا زده اند که میگوید این گونه ها خیلی سریع پخش میشوند. لطفا در خانه بمانید.

فقط در خانه بمانید. تمام وقت، به آنها می گویند تا در خانه بمانند. اما افرادی هستند که آنها نمی توانند فقط در خانه بمانند. می بینید، این اجتناب ناپذیر است. افرادی هستند که به اصطلاح کارکنان ضروری هستند، آنها باید بیرون بروند. و حتی اگر مبتلا شوند، شاید علائمی نشان ندهند و بعد به مبتلا کردن دیگران ادامه دهند. و دیگران نیز به مبتلا کردن افراد دیگر ادامه میدهند. ( بله، استاد. ) این گونه های جدید، با سرعت خیلی بالایی پخش میشوند، ۷۰، ۸۰% سریعتر از ویروس قبلی. این ترسناک ترین مسئله است. مردم در همه جا رنج میکشند چون احساس خفگی میکنند. بعضی ها حتی دست به خودکشی زدند. بعضی از کودکان نمیتوانند آنرا تحمل کنند. آنها میمیرند. آنها هم خودشان را میکشند.

اگر شما در یک جنگل یا جایی هستید که اتاقی دارید که می توانید در آن راه بروید، حتی اگر یک ویلای کوچک فقط برای خوابیدن داشته باشید، شما ولی می توانید در هر زمان بیرون در طبیعت بروید، آنوقت احساس دیگری دارید. ( بله، استاد. ) بله. چون شما فقط شب به آنجا میروید تا بخوابید. آن، اتاق خواب شما، ویلای خواب است. زمانهای دیگر شما آزاد هستید که هر زمان که خواستید به هر مکانی بروید. و فضاهای بزرگی در اطراف خود دارید. متوجه اید چه میگویم؟ ( بله، استاد. ) آنوقت احساس خفگی یا کلاستروفوبیک نمی کنید. اما برخی از افراد، آنها در اتاق کوچک می مانند، که معمولا با یک یا دو نفر مشترک هستند و اعصاب یکدیگر را خرد میکنند و می توانند فقط از پنجره ها به بیرون نگاه کنند. و همه اینها وحشتناک هستند. این واقعاً وحشتناک است. بله و مردم درد و رنج بی حدی میکشند.

فقط گوشت را رها کنید و بلافاصله اوضاع بهتر خواهد شد. و آنها این کار را نمی کنند. خدای من. چقدر بیشتر باید به اینطور صحبت کنم، مثل یک ربات، دوباره و دوباره و دوباره حرفها را تکرار کنم. همان موضوع به روشی متفاوت گفته میشود. من هم از آن خسته شدم. همچنین خجالت می کشم، همیشه باید همان حرفها را بزنم و مردم دیگر گوش نمیدهند. ( بله، استاد. ) من فقط... بهشت ها میخواهند کمک کنند، اما باید شرایط کمک کردن فراهم باشد. ما آن شرایط را نمی سازیم. ما قدرت این را داریم که هر شرایطی را در همسویی با بهشت ها ایجاد کنیم. ( بله، استاد. ) و بعد میتوانیم با بهشت هماهنگ شویم تا جهان را به جای بهتری تبدیل کنیم. که حتی مانند یک بهشت بر روی زمین باشد.

اما این کار را نمی کنیم. و نمی دانم تا کی در مورد این موضوع صحبت خواهم کرد. فقط به خاطر اینکه شما به من میگویید است. شما از من س سئوال می کنید پس در حرفهایم به آن اشاره می کنم. در غیر این صورت، خیلی خسته شده ام که همان حرف ها را بزنم. اما شما از خودتان مراقبت کنید. گرم بمانید. ( بله، استاد. ) وقتی خیلی سرد است، آنها میتوانند با مثلا سرماخوردگی و مواردی از این دست به شما حمله کنند. (بله، استاد.) گرم بمانید. گرمای معمولی داشته باشید، خیلی گرم با عرق کردن نباشد. (بله، استاد.) بسیار خب. این سئوال شما است که من پاسخ دادم، درسته؟ ( بله، بسیار متشکرم، استاد. )

دیگر لازم نیست از بهشت ها بپرسید. بهشت ها نیز سر خود را تکان می دهند. فقط اخبار را بخوانید، سپس می دانید که وضعیت چقدر وخیم شده. ( بله، استاد. ) ما، بهشت و من، فقط تا آنجایی که می توانیم، کمک می کنیم. هر زمان که شرایط اجازه دهند، زیرا در این دنیا قانون کارما حتی برای استاد و شاگردان نیز اعمال میشود. ( بله، استاد. ) اصلاً نمی توانیم بدون کارما باشیم. ما نمی توانیم بدون کارما وجود داشته باشیم. بنابراین باید مقداری کارما داشته باشیم تا در این جهان زنده بمانیم. این شرط وجود داشتن در این سیاره است. اما این یکی، کارمای دیگری است. اما اگر ما ادامه دهیم، مانند افرادی که به کشتن حیوانات ادامه می دهند، یکدیگر را می کشند و همه اینها، این کارما از بین نمی رود. برای فقط زنده شما نخواهد بود. این باعث رنج مردم خواهد شد. ( بله، استاد. ) بیماری پاندمی یا بسیاری از بلایایی که این روزها در سراسر جهان در جریان هستند، اینطور میباشند. (بله، استاد. )

بیشتر تماشا کنید
قسمت   2 / 3
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید